یک مدرس دانشگاه تاکید کرد: اگر دانشگاهها نسبت به ادغام صنعت کنونی کشور و علم دانشگاهی اقدام نکنند، باید تمام دانشگاه و سیستم آموزشی کشور در راستای برطرف کردن عواقب این بحران، تغییر کند.
محمد مهدیانپور، با اشاره به تمرکز دانشگاههای دولتی به بحث نظری دروس در ارائه آموزشها، گفت: اساساً در دانشگاههای دولتی، هدف پرورش دانشجو به عنوان یک تولیدکننده علم تعریف شده که بتواند مرزهای دانش را حتی به میزانی ناچیز جابجا کند.
این مدرس دانشگاه علم و هنر در رابطه ضعفهای چنین تعریفی اظهار کرد: مثلاً در رشته تخصصی برق، درسی کاملاً کاربردی تحت عنوان «تاسیسات» ارائه میشود که در واقع به بررسی نوع، توان و نحوه آرایش چیدمان چراغها در یک سالن یا فضایی مشخص به صورت کاملا آکادمیک و نظری و با محاسباتی بسیار سنگین میپردازد و این سوال همیشه در اذهان دانشجویان این درس مطرح میشود که این درس را برای چه باید بیاموزند؟
مهدیان پور ادامه داد: البته همواره نیز از سوی اساتید به دانشجو چنین پاسخی داده میشود که «تو باید با این دانش به مدارج بالاتر بروی لذا باید پایه و توانی قوی برای نوشتن و انتشار مقاله داشته باشی.
وی با بیان این که هدفگذاری سیستم آموزش عالی نیز چنین پاسخی را میطلبد، تصریح کرد: زمانی که هدفگذاری آموزش عالی به صورت کنونی تعریف شود، قطعاً انتظار از دانشجو نیز بالا میرود و او در پاسخ به این انتظار باید بسیار تلاش و تقلا کند و در این میان فشار زیادی به دانشجو وارد میشود و تمرکز او را به دورههای مهارتی بسیار کمرنگ میکند.
لزوم توجه دانشگاهها به دورههای عملی و کاربردی
مهدیانپور حرکت ناگزیر دانشجویان به سمت بازارهای آزاد را از ملزومات توجه دانشگاهها به برگزاری دورههای عملی و کاربردی دانسته و گفت: در شرایط کنونی آموزش عالی، فارغالتحصیلان دانشگاهی ناچار به صرف هزینههای بسیار زیادی میشوند.
وی حرکت ناگزیر دانشجویان به سمت دورههای مهارتی بازار آزاد را از ملزومات توجه دانشگاهها به برگزاری دورههای عملی و کاربردی برشمرد و افزود: در حالی دانشجویان ناچار به صرف هزینههای بسیار زیادی برای حضور در این دورهها میشوند که غالباً نیز اطلاعات کافی از اساتید و مدرسان این دورهها کسب نمیکنند.
مهدیانپور ادامه داد: البته در این رابطه نیز نمیتوان به دانشگاههای دولتی خرده گرفت چرا که این قبیل دانشگاهها متناسب با پتانسیل محدود و هدفگذاری کلان که آموزش دانشجویان نظریهپرداز است تاکنون بسیار موفق عمل کرده و جایگاه کشورمان را در این حوزه ارتقاء بخشیدهاند.
وی متذکر شد: با اختصاص امتیازاتی به اساتید میتوان آنها را راغب به برگزاری دورههای کاربردی برای دانشجویان کرد چرا که اساتید عمدتاً با نگاه ارتقای علم در این حرفه تلاش میکنند و شاید تنها اندکی از آنها با هدف درآمدزایی به این حوزه روی آورده باشند لذا اعطای امتیاز هموزن مقالات به اساتید انگیزهبخش آنهاست.
این مدرس دانشگاه علم و هنر که تاکنون قضاوت چندین ژورنال بینالمللی در رشته برق را عهدهدار بوده است، اظهار کرد: داوری برخی مقالات ایرانی را انجام دادهام که از نظر محتوایی، بسیار قوی و هایتک بودهاند ولی متاسفانه برای کشورمان کاربردی نبودهاند.
وی معتقد است که علوم دانشگاهی کشور بسیار جلوتر از صنعت فعلی کشورمان است به طوری که هر چند در برخی از رشتهها مانند رشتههای نظامی و هستهای بسیار پیشرفت کردیم اما هنوز در بسیاری از رشتههای هایتک، تکنولوژی لازم را نداریم.
وی در این رابطه به مقالهخود که هشت سال پیش منجر به رفع مشکل بزرگی از سیستمهای برق کشور آمریکا شده بود، اشاره کرد و افزود: هر چند داوران در قبال این مقاله به من تبریک گفتند ولی سوال مهم این است که «این اقدام من چه کمکی به کشورم کرده است؟»
کاربردی نبودن خروجی آموزش عالی در صنعت کشور
مهدیانپور در رابطه با استفاده از دادههای علمی محققان و نظریهپردازان ایرانی در داخل کشور، اظهار کرد: باید ملزوماتی را از قبل در سیستم آموزشی و صنعت پیادهسازی کنیم تا علوم کشورمان کاربردی شود و بتوانیم به واسطه این علوم، مشکلات داخل کشور را برطرف کنیم چرا که با تداوم اهداف کنونی نظام آموزشی تنها میتوانیم آخرین تکنولوژی روز دنیا را منتقل کنیم در حالی که صنعت کشور ما با این تکنولوژیها فاصله زیادی دارد.
مدرس دانشگاه علم و هنر با بیان این که کشورمان به لحاظ تولید و انتشار بهترین مقالات از جایگاه علمی بالایی در دنیا برخوردار است، کاربردی کردن علوم را مستلزم ادغام دیدگاه صنعتی و نظری دروس دانسته و افزود: برخی دروس به راحتی قابل ارائه با علم روز و صنعت کنونی کشور هستند ولی متاسفانه هنوز هم به روش نظری و نه عملی تدریس میشوند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به سوق یافتن علوم به سمت فرا رشتهایها اشاره کرد و گفت: در حال حاضر مرزهای دانش در رشتههای مختلف گسترش پیدا کرده و رشتههای مختلف با هم ترکیب شدهاند به طور مثال در گذشته رشته خودروسازی، واحدهای محدودی برای آموختن برق خودرو نیز داشت اما اکنون عناوینی مانند خودروهای برقی به میان آمده که مرزهای مکانیک و برق را شکسته و آنها را در یکدیگر ادغام کرده است.
مهدیانپور ادامه داد: پای رشتههای فرارشتهای به صنعت نیز کشیده شده به طوری که در خطوط تولید صنعت شاهد فعالیت رباتها نیز هستیم و مهندس مسلط به برق و کنترل باید سررشتهای از علم رباتیک نیز داشته باشد، از این رو با پیشرفت تکنولوژی، کاربرد این علوم نیز بسیار گسترش یافته است.
وی با بیان این که صنعتکاران نمیتوانند تنها متکی به تخصص باشند بلکه باید به علوم بینرشتهای نیز مسلط شوند، اظهار کرد: گرایشهای تحصیلی دیگر به آخر دوران خود رسیدهاند و حتی از بینرشتهای نیز به فرارشتهای رسیدهایم لذا اگر علم و صنعت ما نتوانند به هم برسند، در این نقطه با شکاف عمیقی روبرو خواهیم شد که به راحتی نیز قابل جبران نیست.
مهدیانپور در پایان خاطرنشان کرد: البته در شرایط کنونی، دانشگاهها باید در وهله نخست به صنعت نزدیک شوند و در برنامهای دراز مدت مانع ایجاد شکافهای عمیق بین این دو حوزه شوند ولی در صورتی که دانشگاهها در این رابطه کاستی کنند زمانی فرا خواهد رسید که تمام دانشگاه و سیستم آموزشی کشور باید در راستای برطرف کردن عواقب این بحران، تغییر کنند.
یک دیدگاه بنویسید