✍️محسن جلالپور
1️⃣ بعد از برجام مشخص بود که اقتصاد ایران ظرفیت رشد داشت، اما فضای سرمایهگذاری مهیا نبود و نه بخش دولتی و نه حتی بخش خصوصی ایران آمادگی و شفافیت لازم برای شراکت با سرمایهگذار بینالمللی را نداشتند.
2️⃣ پس از برجام درحالیکه سرمایهگذاران خارجی ما را رصد میکردند، منافع ملی را قربانی منافع گروهی کردیم و به جای پیام همگرایی، پیام واگرایی دادیم. رفتار برخی از رقبای سیاسی دولت ضدمنافع ملی بود و این سیگنال را داد که ایران آبستن دعواهای شدید داخلی است.
3️⃣ پس از برجام رقبای سیاسی دولت سناریوهای مختلفی را اجرا کردند تا این پیام را به جامعه جهانی بدهند که بخشی از ساختار سیاسی ایران فعلا علاقه به بهبود رابطه با جهان را ندارد. این رفتارها نااطمینانی را تشدید کرد. بدیهی است هیچ کشوری بدون داشتن رابطه خوب با جامعه جهانی، نمیتواند در جلب سرمایه موفق عمل کند.
4️⃣ تنها رقبای سیاسی دولت را نباید متهم این ناکامی تاریخی دانست. دولت هم غفلت کرد و در باد برجام خوابید و گام موثری برای اصلاحات ساختاری و رقابتی کردن اقتصاد برنداشت. ما نیاز به تحول در سیاستگذاری و بازنگری در قوانین و تحول در نظام اداری داشتیم. دولت نه تنها اقتصاد را رقابتی نکرد که حتی برای بهبود بوروکراسی و ارتقای مناسبات اداری هم گامی برنداشت. حتی ذرهای به خود زحمت ندادیم اندکی در فضای کسبوکار کشور گشایش ایجاد کنیم.
5️⃣ علاوه بر این دولت نتوانست سیستم حقوقی را متقاعد به بازنگری در قوانین و مقررات کند. یکی از مهمترین دغدغههای سرمایهگذار خارجی، کیفیت مناسب دفاع از حقوق مالکیت و سرمایهگذاری است. اگر سرمایهگذار یا کارآفرین نسبت به حقوق مالکیت خود اطمینان نداشته باشد، قطعا فعالیت نخواهد کرد.
6️⃣ ظرفیتهای نظام بانکی و بازار سرمایه ایران برای سرمایهگذاران داخلی و خارجی بسیار محدود بود. هیچ اقدامی برای اصلاح نظام بانکی و بازار سرمایه نکردیم. بانکها و بازار سرمایه ما هنوز هم قادر به تطبیقپذیری با بانکهای بینالمللی نیستند.
7️⃣ آنروزها خیلی از افرادی که روندهای اقتصاد ایران را رصد میکردند نسبت به افزایش فعالیتهای رانتجویانه و تشدید فساد ناشی از سیاستگذاری هشدار دادند. خیلی از نهادهای بینالمللی هم چنین روزهایی را برای اقتصاد ما پیشبینی کرده بودند، اما خودمان غفلت کردیم.
8️⃣ معمولا انتظار این است که بخشخصوصی شفافتر از بخش دولتی و عمومی عمل کند، اما متاسفانه بخش خصوصی ایران هم دست کمی از دولت نداشته و ندارد. برای سرمایهگذار خارجی، شفافیت به مثابه راه نفس کشیدن است، اما جریان ورود و خروج منابع دولت و بخشخصوصی ایران شفاف نیست. طوری که حتی صورتهای مالی خیلی از شرکتهای ایرانی مورد قبول سرمایهگذار خارجی نیست.
9️⃣ در دهههای اخیر کیفیت نامطلوب سیاستگذاری در ایران منجر به ایجاد حفرههای عمیق رانت و فساد شده است. این حفرهها میدان عمل را برای فعالیتهای ناسالم مهیا کرده و کارآفرینان واقعی را به حاشیه رانده است. سرمایهگذار خارجی نشانه این عارضه را در گنگ و مبهم بودن جریانهای مالی و ترازنامههای ناشفاف بنگاهها میبیند. بدیهی است در چنین فضایی، سرمایههای پاکیزه وارد نشده و در مقابل، اقتصاد ایران بهشت پولشویی و قاچاق میشود.
? حتی اگر نیمی از مشکلات اشاره شده وجود نمیداشت، باز هم نقش دولت در اقتصاد ایران یک عنصر بازدارنده است تا پیشبرنده. چون این نقش طوری تعریف شده که سرمایهگذار خارجی میداند حتی اگر با بخشخصوصی ایران پیمانهای سفت و سخت ببندد، روزی از رفتارهای غیرقابل پیشبینی برخی سیاستگذاران ضربه خواهد خورد./دنیای اقتصاد
?متن کامل این یادداشت را اینجا مطالعه کنید:
http://www.tccim.ir/News/FullStory.aspx?nid=61735
یک دیدگاه بنویسید