چهارشنبه گذشته، اتاق بازرگانی مشهد میزبان همایشی بود که عنوان آن در این روزهای پُرالتهاب اقتصاد و بازی ارز و طلا، قابل تامل به نظر می رسید:«در خودماندگی اقتصاد ایران، علت ها و راهکارها»
یکی از بانیان برگزاری این همایش، «محمد بحرینیان»، عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی خراسان رضوی است. او می گوید: شرایط بسیار دشوار اقتصادی را همه ما لمس کردهایم و ناهنجاری های اجتماعی که متاثر از آن در حال رشد هستند، به دغدغهای جدی تبدیل شدهاند. مشکلاتی که امروز آحاد جامعه با آن روبهرو هستند و فقری که دامن جامعه را گرفته، همه متاثر از رویکردهاییست که اقتصاد ما را به نوعی در خودماندگی دچار کرده است.
وی ادامه داد: حجم منابع نفتی که در 40سال گذشته در اختیار کشور بوده و به فروش رسیده است در کنار انبوهی ظرفیت های دیگر، این تردید را ایجاد می کند که چرا احوال امروز ما اینچنین است؟ در نتیجه برای این همایش فقط یک سوال را طراحی کردهایم که بدانیم چطور و چرا اقتصاد به نوعی اوتیسم و درخودماندگی دچار شد و چرا قادر به حرکت نیست؟
*نخبگان و صاحبنظران را از دیدگاه های مختلف گرد هم آوردیم
بحرینیان از نخبگان و صاحبنظران حوزه های مرتبط خواست تا برای ابهامزدایی و چارهجویی در این حوزه اندیشه کنند و یادآور شد: این دیدگاه ها و نحله های مختلفی که ما در حوزه اقتصاد داریم، شاید در چهارچوب یک همگرایی موثر بتوانند به پاسخی موثری دست یابند. در همین راستا تلاش کردیم تا صاحبنظران و کارشناسان حوزه های مختلف که دارای آرا و دیدگاه های متفاوتی هستند در اینجا و در چهارچوب این سلسله همایش ها گردهم بیاوریم تا در انتها نکات مشترک را از دیدگاه آن ها احصاء نماییم. در این نحله ها صحبت ها و مشترکاتی وجود دارد اما به اشتباه این ذهنیت شکل گرفته که اختلافی در میان است.
عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی خراسان رضوی خاطر نشان کرد: هدف این همایش یافتن این نقاط اشتراک است تا به مدد آن، راهکاری برای کل جامعه و مسئولان ارائه دهیم اگر که می خواهیم مسئولان گوش فرا دهند، تاکید ما بر عملی و کاربردی بودن این راهکارهاست.
وی در پاسخ به این سوال که چه میزان دغدغه و همراهی در نگاه ها و رویکردهای این نحله ها و دیدگاه های بعضا متضاد اقتصادی وجود دارد، گفت: به زعم من همگرایی برای گرهگشایی در این حوزه بسیار قوی است. از سویی میتوانیم اشتراکی حداقل 30الی 40درصدی در این محور و میان این افراد مشاهده نماییم. در واقع چون هرکدام از ما صاحبنظران اقتصادی پراکنده صحبت و نقد می کنیم، راه به جایی نمی بریم اما اگر این دیدگاهها بر یک سوال و دغدغه مشترک متمرکز شود، حتما می توان به پاسخی موثر دست یافت و یک صدای واحد و رسا را ایجاد نمود.
او تاکید کرد: ما در عرصه اقتصاد باید به گفتمان برسیم و این گفتمان از دل همان اشتراکاتی حاصل می آید که میان دیدگاه های مختلف وجود دارد. در واقع وقتی آن خطوط مشترک احصاء شد، بعد باید در گام بعد سراغ افتراق ها برویم و بکوشیم تا شکاف میان دیدگاه ها و آرای صاحبنظران این حوزه کم و کمتر شود.
او البته اذعان می کند که این مسیر طولانی خواهد بود و عنوان می کند: تعجیل در این جنس مباحث کار دولتی هاست، ما اندک اندک به این دانش دست پیدا می کنیم که چه باید بکنیم؟ کمکم آگاهی در نقاط ضعف حاصل می آید و راهکارها پیش رویمان قرار می گیرد، حقیقت آن است که برای قریب به 80سال کار موثری در این عرصه انجام نگرفته است. ما به دنبال برهم انباشتن دانش ها و تبدیل آن به برون دادی عملیاتی هستیم و گام ها در چنین مسیری نمی توانند شتابزده باشند.
*اتاق های بازرگانی و رسالت اقتصاد مردمنهاد
او در میانه صحبتهایش گوشه چشمی نیز دارد به رسالت اتاق های بازرگانی و می گوید: پارلمان بخش خصوصی باید به سمت اقتصادی حرکت کند که مردم نهاد و متکی به تولید است. اگر اتاق بازرگانی به دنبال تقویت اقتصادی باشد که تنها مبتنی بر صادرات است، نخواهد توانست رسالت خود را به انجام برساند و این یکی از مشکلات جدی ماست. عمده مشکل نگرش بیرونی این است که اتاق های بازرگانی بیشتر بر بحث تجارت (نه به معنای عام داد و ستد که با تاکید بیشتر بر مفهوم ستد) تاکید دارند. از سویی در بخش تولید نیز جای بحث وجود دارد و باید در این عرصه نیز بازنگری جدی صورت بگیرید، چون ما بعضی چیزها را به صورت دلالی در لباس تولید داریم. متاسفانه بخشی از بازرگانی ما دلالی است البته تاکید می کنم که منظور همه نیستند . در نتیجه اتاق های بازرگانی اگر بتوانند تجارت خود را مردم نهاد کنند و علاوه بر سود خود، منفعتی را نیز برای جامعه مدنظر قرار دهند، آن وقت گره های زیادی با مشارکت بخش خصوصی گشوده می شود. ما در این بخش به ضعف دچاریم و می کوشیم تا همه چیز را برای نفع شخصی خودمان سامان بدهیم.
*این حباب در قواره ارزش دلار نیست
حرف را می کشانیم به بحت بحران های ارزی اخیر و جهش و سقوط قیمت دلار که فضای اقتصادی کشور را بیش از گذشته ملتهب کرد، او به صراحت در این باره بیان می کند: بحران ارزی بی دلیل است. در باب اتفاقاتی که رخ داده، چند احتمال مطرح می شود. یکی عنوان می گردد که دولت خود در این رابطه اقداماتی را مرتکب شده است. البته تاکید دارم که عامل بیرونی را به هیچ وجه نباید نفی کرد و تاثیرات آن قطعا وجود داشته است. از سویی، با توجه به شرایطی که ما در حال حاضر در آن قرار داریم، جنگ قدرت نیز با همین محوریت در کشورمان جریان دارد و مداخلات تنها محدود به دولت نمی شود. در واقع ما در این بخش درگیر سه ضلع هستیم و همه این ها باعث شده تا ارز در وضعیتی قرار بگیرد که اصلا جایگاه آن نیست. یعنی حتی اگر بپذیریم که مولفه تورم هم در قیمت گذاری ارز موثر است، باز هم بهای ارز در قواره این ارقام بالا نبوده و در نتیجه حبابی است که در آتیه افت خواهد کرد چرا که اقتصاد ما کشش این چنین نرخ هایی را ندارد.
یک دیدگاه بنویسید